ما در مقابل تهدید، تهدید میکنیم

امام خامنه ای
ما در مقابل تهدید، تهدید میکنیم

اگر بنا بود ما معیارهای روز را بپذیریم ،دیگر چه داعیه ای بود که خود را به رنج انقلاب و جنگ دچار کنیم؟
جنگ را بر ما تحمیل کردند تا این فکر تازه را به بند کشند
ونتوانستند.(شهید آوینی)
این وبلاگ در سال 94متولد شد،در زمانی که برجام شد ،فتح الفتوح دولت راستگویان!!!!
و فاحعه غمبار منا .....چه قلبها بدرد آمد و چه جگرها سوخت........
وبیانات غرور انگیز و البته تهدید آمیز رهبر انقلاب علیه آل سعود تحت عنوان برخورد سخت وخشن .....

و در پایان جمله ای عرض کنم به تمام دوستان:
امام خامنه ای را نمی توان دوست نداشت !!! و هرگز نمی توان او را تنها گذاشت!!! من در وجود این مرد ، فقط پدرم را نمی بینم ، بلکه معنای (عشق ) را می بینم ، عطر گل نرگس را !! نور را ! رایحه ی ظهور را ........

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

یکی از سوالات کلیشه ای اکثر جوانان و نخبگان کشور  از خود میپرسند  چرا سرعت علمی ایران و ایالات متحده آمریکا به هیچ عنوان قابل قیاس نمیباشد و ایالات متحده یک سرعت خیره کننده در تولید علم در سطح جهان دارد ، با اندکی تامل جواب سوال خود را در خواهیم یافت ،جهان در 100 سال گذشنه جنگ های جهانی اول و دوم را تجربه کرده است و اکثر کشورها اروپایی و آسیایی در گیر این جنگ بودند وسپس به باسازی بعد از جنگ   کشورهای خویش پرداختند ، در این بین تنها کشوری که ذره ای جنگ به داخل مرزهای ژئوپلتیکی خود راه نداد  ،آمریکا بود و به این ترتیب از دیگر کشورها پیشرفته تر شد به علاوه این ایالات متحده امریکا به عنوان مظهر تمام عیار استکبار ، شروع به یغما و چپاول کردن منابع کشورها میکند و نخبگان این  کشورها را با وعده های اغوا انگیز آنها را راهی کشور آروزهایشان میکرد و صد ها مود دیگر باعث شد ایالات متحده آمریکا گوی سبقت را از دیگر کشورها برباید .

اما بهتر است  این سوال را از رهبر عزیزمان امام خامنه ای (مدظلله العالی)  به عنوان چراغ راهنمای این کشور در میان دریای پر تلاطم  جهان میباشد بپرسیم .

              سوال )      سرعت پیشرفت علمی را در ایران بیشتر میدانید، یا در امریکا؟

این سؤال خیلی عجیبی است. امریکاییها سالهای متمادی است که در زمینه‌های علمی تلاش میکنند. در آن سالهایی که امریکاییها در زمینه‌های علمی، آزادانه با امکانات ملی خودشان و امکاناتی که از کشورهای دیگر به غارت می‌بردند، دانشمند تربیت میکردند و پیشرفت علمی مینمودند، ملت ما در زیر یوغ رژیمی بوده که با ایجاد اختناق، با وابستگی، با فساد سیاسی و با فساد اخلاقی، اجازه نمیداده که دانشمند ایرانی حتّی فکر کند! توقّع دارید ما در این شرایط، در حدّ امریکا و پابه‌پای امریکا پیش برویم؟ این توقّعی زیادی است.

من این را شاید بار دیگری هم گفته باشم که این جتهای جنگنده‌ای که در زمان رژیم گذشته از امریکا خریداری کرده بودند، اگر در قطعه‌ای از آنها - که هر قطعه، گاهی خودش متشکّل از دهها قطعه است - عیبی پیدا میشد؛ یعنی یک قطعه ریز در یک مجموعه قطعه، اشکال پیدا کرده بود، امریکاییها اصلاً اجازه نمیدادند که عناصر فنّی نیروی هوایی ما، این قطعه بزرگ را باز کنند و عیب آن را بیابند و آن قطعه ریز را عوض کنند! فقط قطعه کامل - که گاهی متشکّل از دهها و گاهی صدها قطعه بود - سوار هواپیما میشد، به امریکا میرفت، عوض میشد و برمیگشت! این‌گونه رفتار میکردند.

نه تعداد دانشجو، نه کیفیّت تحصیلی، نه میدان کار، نه روحیه پرورش و تحقیق و آموزش و پژوهش، در کشور وجود نداشت. در آن شرایط، شما توقّع دارید که ملت ایران پیشرفتی کرده باشد؟

ما نوزده سال است که شروع کرده‌ایم. در این نوزده سال، مشکلات اوّلِ انقلاب و وقایع همین دانشگاه و حضور گروهکهای مسلّح و دوره جنگ را داشته‌ایم. من از این مسجد - مسجد دانشگاه تهران - خاطره‌های زیادی هم از پیش از انقلاب و هم از دوره‌های مختلف انقلاب دارم که بد نیست یکی از آنها را برای شما نقل کنم: سال پنجاه و هشت من در یکی از روزهای هفته - فکر میکنم یکشنبه یا دوشنبه - به همین مسجد میآمدم و نماز ظهر میخواندم. دانشجویان جمع میشدند، به سؤالات پاسخ میدادم و برایشان سخنرانی میکردم. در همان سال، این دانشگاه تهران، سنگر گروهکهای مسلّحی شده بود که تحت عناوین و اسمهای گوناگون، با ژ - ۳ و کلاشینکف، از داخل دانشگاه به جان مردم بیرون دانشگاه و به جان دانشجویان مسلمان افتاده بودند! یکی از روزها که در دانشگاه به‌شدّت درگیری حقیقی وجود داشت، من طبق معمول، اوّل ظهر به این‌جا آمدم. وقتی وارد دانشگاه میشدم، چند نفر دانشجو آمدند گفتند امروز خطرناک است، این‌جا نیایید. من گفتم نه؛ برنامه‌ام را تعطیل نمیکنم. لذا وارد شدم. دانشگاه خلوت بود، هیچ کس تقریباً نبود، خیلی تک و توک آدم دیده میشد؛ چون وضع خطرناکی بود. از آن مسیری که میآمدیم، دانشجویان به مسجد آمدند. شاید آن روز ده نفر در مسجد جمع نشده بودند؛ همه فرار کرده بودند. به نظرم نماز را خواندیم و رفتیم؛ یعنی ما هم در حقیقت قدری ترسیدیم. متعاقب آن، مدّتی دانشگاه تعطیل شد. شاید حدود یک سال، دانشگاه در کشور ما تعطیل بود. ببینید؛ این نوزده سال، چنین دوره‌هایی در خود داشته است؛ دوران درگیریها، دوران درس نخواندن، دوران تظاهرات و اعتصابهایی که هر روز بر دانشگاه تحمیل میشد. اثر اینها چیست؟ وقتی که دانشجو را از درس خواندن و باز بدارند، شما دلتان میخواهد شکوفایی علمی مثل برق در محیط علمی کشور به وجود آید؟ بعد هم که جنگ تحمیلی و مشکلات آن بود. البته دانشگاهها باز شده بود، کلاسها برقرار شده بود؛ اما کشور مشغول جنگ بود. ما در حقیقت اگر بخواهیم این نوزده سال را غربال کنیم، ده سال از آن در نمی‌آید. در واقع بعد از پایان جنگ، ما توانستیم به دانشگاه رسیدگی کنیم.

بنابراین سرعت پیشرفت علمی ده‌ساله ما به قدر سرعت علمی دویست‌ساله امریکا نیست؛ اما من میخواهم به شما این را بگویم که دانشجوی ایرانی، با هوشمندیاش، با ایمانش، با احساس استقلالش، با احساس عزّتی که امروز در ملت ایران و بخصوص در جوانان و دانشجویان ما هست، اگر سی سال کار کند، امید هست که به قدر صد سالِ دیگران پیشرفت کند.

۹۴/۰۸/۰۸ موافقین ۱ مخالفین ۰

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی